2006-04-24

توصیه

مسئله ای که امشب میخواهم به آن اشاره کنم برنامه های تلویزیونی بهرام مشیری است. در این مدتی که من برنامه های ایشان را دنبال می کنم جدا خیلی علاقه مند شده ام و دیدنش رابه همه توصیه میکنم. چون برنامه اش خیلی روشنگرانه ست، بقول ایشان ما باید تکلیفمان را با گذشته مان، تاریخمان و مبانی فرهنگی مان روشن کنیم که آگاهانه به سوی آینده قدم برداریم. یکی از مباحث شیرینش بحث مغالطات ست که در آن انواع مغالطات را از دیدگاه علم با مثالهائی جذاب مطرح می کند. همیشه هم برنامه هایش را با اشعاری از شعرائی امثال حافظ یا فردوسی بزرگ یا دیگر اندیشمندان آغاز میکند که همین باز نگری یا باز خوانی ما را متوجه این گنجینه های ارزشمند مینماید، علی الخصوص در این دوره وانفسا که چیزی برای مباهات برایمان نمانده است.
کاش قدرتی یا توانائی داشتم و می توانستم کاری کنم که همه در ایران از برنامه های تلویزیونی ایشان استفاده کنند. اگر میتوانید آنها را ظبط و در اختیار دوستان و آشنایانتان قرار دهید.
دیگر توصیه ام خواندن کتابهای دکتر شجاع الدین شفا ست یکی بنام" تولدی دیگر" و دیگری "در پیکار اهریمن" که خواندن این دو کتاب هم بر هر ایرانی مخصوصا قشر جوان از نان شب هم واجب تر میدانم. به نظر من اگر مردم ما به خود باوری فکری برسند و بعد از فکر و اندیشه خودشان در تصمیمات سیاسی شان استفاده کنند دیگر هیچ آخوند ابلهی یا روشنفکر نمائی هرگز نخواهد توانست آنها را اغفال و تحمیق کند. یک ذهن روشن براحتی حرف منطقی را از مهمل تمیز میدهد.
این توصیه ها را حتما عمل کنید، قول میدهم که از تاریکی به روشنائی قدم نهید.

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin |

2006-04-22

Pay it forward

امشب فیلمی دیدم بنام "پی ایت فوروارد" یعنی به بعدی پرداخت کن یا برای نفر بعدی تلافی کن با بازیگری هلن هانت. بسیار فیلم لطیف و جالبی بود. داستان هم از این قرار بود که معلم درس جامعه شناسی از بچه های کلاس هفتم می خواهد که پروژه ای انجام دهند که در آن فکری بیندیشند که چطور میتوان جهان را تغییر داد و آنرا هم انجام دهند. پسر بچه ای دوازده ساله در همان کلاس طرحی پیاده میکند که اگر انسان بتواند به سه نفر خدمتی مهم ارائه بدهد که خودشان از انجام آن عاجز باشد و آن سه نفر هم به نوبه خود برای سه نفر دیگر کاری انجام دهند و به همین ترتیب، هم تعداد زیاد میشوند و هم افراد بیشتری تحت تاثیر قرار می گیرند. خود این بچه مرد خیابان خوابی را به خانه می آورد و بعد ازاینکه به او اجازه میدهد که در گاراژ خانه بخوابد تمام پولهای پس اندازش هم به او میدهد که بتواند لباسی خریده و دنبال کاری برود . خلاصه اینکه این خود نهضتی میشود که به مرور تاثیراتش به شهرهای دیگر هم میرسد. با وجودیکه این فقط یک رویای زیبای هالیوودی ست ولی آدم را شدیدا با خود می برد و بعدش این فکر به ذهن آدم می آید که این موج زیبائی که این پسر بچه دوازده ساله به جریان می اندازد حتی پیامبر شصت و سه ساله ما نتوانست انجام دهد. یا اینکه این تفکر که اگر بیست وهفت سال پیش خمینی بجای دستور قتل و جنگ و تباهی همچین نهضتی را در کشور براه می انداخت الان همه دنیا و انسانها وضعیت دیگری داشتند ولی افسوس، افسوس

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin |

2006-04-02

سراب

وقتی امام بیاید...

وقتی امام بیاید
دیگر کسی دروغ نمی گوید
دیگر کسی به خانه خود
قفل هم نخواهد زد
مردم برادر هم میشوند
و نان شادیشان را
با یکدیگرگر به عدل و صداقت
تقسیم میکنند
دیگر صفی وجود نخواهد داشت
صفهای نان و گوشت
صفهای نفت وبنزین
صفهای مالیات
صفهای فیلم و اتوبوس
صفهای زهر مار
از بین میروند
و صبح بیداری
و بهار آزادی
لبخند میزند
*
باید امام بیاید ...
تا حق بجای خود بنشیند
و باطل و خیانت و نفرت
در روزگار نماند

وقتی امام بیاید
ایران، این مادر شکستهُ رنجور
دیگر برای همیشه
از بند جور وجهل
و غارت و شکنجه و زندان
آزاد میشود

طه حجازی ( ح. آرزو) شعر نو بمناسبت ورود امام به ایران، نقل از روزنامه جنبش در سالروز ورود امام 7 بهمن 1358

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin |

در این بن بست

در این بن بست

دهانت را میبویند

مبادا که گفته باشی دوستت میدارم
دلت را می بویند
روزگار غریبی ست، نازنین

و عشق را
کنار تیرک راهبند
تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
در این بن بست کج و پیچ سر ما
آتش را
به سوختبار سرود و شعر
فروزان می دارند
به اندیشیدن خطر مکن
روزگار غریبی ست، نازنین
آن که بر در میکوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد
آنک، قصابانند
بر گذرگاه ها مستقر
با کنده و ساطوری خونالود
روزگار غریبی ست، نازنین
و تبسم را بر لب ها جراحی می کنند
و ترانه را بر دهان
شوق را در پستوی خانه پنهان باید کرد
کباب قناری
بر آتش سوسن و یاس
روزگار غریبی ست، نازنین
ابلیس پیروز مست
سور عزای ما را بر سفره نشسته است
خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد
احمد شاملو

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin |