2005-04-29

انتخابات


با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری درایران بازهم بحث داغ رأی دادن یا ندادن مثل دفعات گذشته پا گرفته. از خوندن بعضی وبلاگ‌ها که معمولا توسط روشنفکران جوان که دست به قلم هم هستند نوشته می‌شن آدم هم عصبانی می‌شه و هم متاسف. عصبانی به‌خاطر اینکه آدم نمی‌تونه در مقابل حرف چرت‌و ناحسابی بی تفاوت باشه، متاسف هم که چرا آدم‌ها از اشتباه‌هاشون درس نمی‌گیرن. یه جمله جالبی هست که میگه تاریخ به ما یاد میده که ما هیچی از تاریخ یاد نمیگیریم
یکی ورداشته نوشته که بین بدوبدتر خوب طبیعتا بدرو انتخاب میکنم. یکی دیگه خاتمی‌رو قهرمان ملی می‌دونه چون مردم به آزادی‌های نسبی رسیدن و درزمان ریاست جمهوری ایشون فلان کتاب چاپ شده یا فلان تئاتر تونسته روسن بره! یا خیلی های دیگه عوامانه معتقدند که خاتمی خودش آدم خوبیه ولی نمیذارنش کاری از پیش ببره! این گروه‌ها چند تا مسئله‌رو متوجه نیستند، اگه حافظه تاریخی تون‌رو کار بندازین می‌دونین که وقتی صحبت قدرت و حفظ حکومته همه کاری ازدست این جانور دوپا سرزده ، از پدرکشی و برادرکشی و زن و بچه کشی گرفته تا حتی قتل و جنایتهای چند صد هزار نفری. حالا دروغ گفتن و دودوزه بازی کردن ساده ترین کاریه که واسه رسیدن به هدف انجام می‌دن. اصلا توی بازی قدرت؛ هدف وسیله رو توجیه میکنه. مثلا اگه بیان به رهبرمعظم بگن که اگه می‌خوایی 30 سال دیگه به حکومت شاهنشاهی اسلامیت بی دردسر ادامه بدی بایستی یه شب تموم واسه جرج بوش عربی برقصی یا استریپ‌تیز کنی. مطمئنم که تنها جوابی که میده میگه فقط همین؟! من اونایی‌رو که بین بد وبدتر، بد‌رو انتخاب می‌کنن آدمای دونی (چیپی) میدونم. اینا آدمای قانعی‌اند که هیچ‌وقت آمال و آرزوی بزرگی تو سر نداشتن، هیچوقت هم خودشون رو درست وحسابی نه باور داشتن و نه قبول داشتن. هیچوقت توی یه جامعه آزاد نفس نکشیدن که بدونن چه حالی داره. فقط می‌ترسن که اون آب‌باریکه هم قطع بشه. اونی هم که دلش رو خوش کرده به چهار تا کتاب و تئاتر، یا از اون گروه مرفه بی درده یا از سیاره مارس اومده یا اینکه تو این هشت سال پیش اصحاب کهف چرت میزده یا شایدم همش نشئه بوده!؟ چون چطور این همه اعدامها و شکنجه ها رو که توسط ارگانهای زیر نظر حاج آقا خاتمی صورت گرفته ندیده یا نشنیده. این همه زندانی سیاسی یا قتل زهرا کاظمی آیا در زمان ریاست جمهوری عمه من صورت گرفته؟ یا شایدم عمه شماس که می‌خواد بمب اتمی بسازه؟ اون گروه ساده‌اندیش هم که فکر می‌کنن که خاتمی‌رو نمیذارن کاری از پیش ببره به حضورشون عرض می‌کنم که یه آدم عاقل و بالغ غلط می‌کنه وقتی مثلا رانندگی اتوبوس بلد نیست یا وجودش رو نداره با جون چهل تا مسافر بازی می‌کنه. این بابا یعنی نمی‌دونست که تو چهارچوب نظام ولایت فقیه هر کاری که بخواد بکنه از طرف اونا وتو میشه؟ اگه اصلا آدم قول سرسپردگی و اطاعت از روز اول به اینا نده می‌شه که از فیلتر شورای نگهبان بگذره؟
همه حکومتها از جمله ج.ا آدم‌هائی دارن که اینا تئوریسین خرد و کلان حکومت‌اند و تدابیری می اندیشن که چگونه مردم رو به ساز خودشون برقصونن. قبلا گفتم که نتیجه است که مهمه نه نحوه رسیدن به اون به عنوان مثال حمله انصار حزب‌الله به جلسات فائزه هاشمی برای کسب محبوبیت برای ایشون حتما یادتون هست. اینا میخواستن اون همه آدم رو پای صندوق‌ها بیارن که خوب آوردن و بعدش هم به قول خودشون مشت محکمی به دهان یاوه گویان و افکار جهانیان بکوبن که خوب بیست ملیون رأی هم تأثیر خودش رو داشت. فکر می‌کنین که اگه مثلا احمد جنتی رو یا یه شتر دیگه رو کنار ناطق نوری قرار می‌دادن می‌تونستن این همه رأی از مردم جمع کنن؟ من فکر میکنم همین گروه به اصطلاح اصلاح طلب هم همه‌شون کشکی‌اند، چون اولا اکثرشون امثال بهزاد نبوی یا حتی خود خاتمی از همون اوائل انقلاب پست و سمت داشتن و آدمهای جدیدی نبودن که بخوان تحولی بوجود بیارن (البته چند تائی هم امثال عبدالله نوری توشون بود که به شکل واقعی خرج‌شون رو سوا کرده بودن). دوما تا زمانی که خود خمینی زنده بود با توجه به قدرت سیاسی، اجتماعی که در اختیار داشت و با توجه به حالت محوری بودنش نیازی به وجود اپوزوسیون در داخل کشور نبود. ولی بعد از مرگش و اینکه جنگ هم تموم شده بود، لذا یک نیروی به اصطلاح مخالف (اپوزوسیون قلابی) که درعین حال مطیع اوامر رهبری هم باشد لازم آمد، چون ملتی که زیانهای جانی و مالی انقلاب را در ذهن خود هنوز داشتند و حاضر به قربانی دادن مجدد نبوده و نیستند. پس گروهی که بتواند یه امید واهی (سراب ) در مردم بوجود بیاورد تا مردم خشمشان را قورت دهند و بجای حرکت و اعتراض در انتظار این منجیان جدید حالتی نظاره گر و خنثی به خود بگیرند تا آنها فرصت کنند که حکومت‌شان را حداقل در سطح بین المللی تثبیت کنند. دیدید که توانستند هشت سال دیگر حکومتشان را تمدید کنند
من اون موقع هم رأی ندادم ولی اگه رأی می‌دادم مطمئنا به ناطق نوری رأی میدادم (البته نه اینکه دو زارقبولش داشته باشم). آلترناتیو خاتمی را تجربه کردیم و به آن دیگر نمی پردازم ولی اگر ناطق نوری رئیس جمهور می‌شد مردم تکلیف‌شان را با حکومت بهتر درک می‌کردند و می‌دانستند که این امامزاده شفا بده نیست آن موقع بود که اعتراضات دانشجویان می‌توانست سراسری شود و مردم کارشان را خیلی قبل از این‌ها با حکومت یکسره می‌کردند، ولی دیدید که خاتمی توانست بین دانشجویان شکاف بوجود بیاورد و آن حرکت خود جوش و مردمی را که به جرأت می‌توان گفت مهمترین در 25 سال گذشته را خنثی سازد ولی آیا ناطق نوری میتوانست همچنین تأثیری روی این جنبش بگذارد؟ بعد هم دیدید که هم دانشجویان و هم وکلایشان در زمان ریاست خاتمی زندانی شدند و ضاربین آنها درجه و نشان گرفتند . صدها نامه از طرف خانواده‌های زندانیان به دفتر رئیس جمهور بی جواب ماند. حتی ایشان از اظهار نظر هم در این مدت خودداری کردند. حال اگر کسی صرفا عاشق قیافه خندان و خوشگل ایشونه مطمئنا احتیاج به یه روانشناس با تخصص در زمینه سیاست داره
خلاصه کلام اینکه این امامزاده شفا بده نیست؛ این حکومت هم اصلاح پذیر نیست. چون چهارچوب نظام ولایت فقیه با دمکراسی 180 درجه مغایرت داره و کلا نسبت به هم آلرژی دارن. بیایید خودتون رو شرمنده نسل‌های آینده‌تون نکنید و به جنبش شناسنامه های پاک به‌پیوندید. لازمه اضافه کنم که همیشه قبل از انتخابات شایعات مختلف یا تهدید و ارعاب پا میگیره که مثلا اگه رأی ندی دانشگاه راهت نمی‌دن یا سر کار نمی‌ری و... به فرض اینکه مثل همیشه تهدیدها توخالی نباشه و گیریم هم که تهدیدشون‌رو عملی کنن، بیا و وجود داشته باش، بشاش تو دانشگاهی یا شغلی که این‌جوری با خایه مالی بخواد بدست بیاد. خودتم گول نزن که مثلا به من چه؛ یا یه‌دونه رأی من چه تأثیری داره؟ مطمئن باش که هم تأثیر داره وهم می‌تونی رو اطرافیانت تأثیربذاری. کاری کن که بعدش به خودت افتخار کنی . خداوکیلی کشور ایران و ملت بزرگ ایران استحقاق خیلی بهتر از اینارو داره، آینده رو از حالا تغییرش بده. بازم بگم که این انتخابات از نظر افکار عمومی دنیا و سیاست‌شون نسبت به ایران بعد از انتخابات خیلی مهمه. پس روز انتخابات به همه بگین که اصلا از خونه بیرون نیان و خوراک دوربین‌های تبلیغاتی‌شون نشن
حال خود دانی

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin |